شعری از دفتری بروجنی:
وصف جمال گل به چمن صد هزار کرد
آن هم نبود مجال یک از صد هزار کرد
پیکان غمزهاش به دلم کار گرد و کرد
کاری که تاجبخش به اسفندیار کرد
در بدر ذوالفقار نکرد آن چه او به من
از ذوالفقار ابرو و آن زلف قار کرد
من، مست جهل بودم و انفاس قدسیاش
در کار مستیام قَدَری هوشیار کرد
شد دفتری به تیر غم عشق مبتلا
در عرصهای کز آن نتواند فرار کرد
+ نوشته شده در پنجشنبه چهاردهم اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت 19:19 توسط سید مهدی بخشایش
|